نمــــــیــــــــــخـــواستــــــــــــــمــــــ

نمی خواستم عکساتو پاره کنم نمی خواستم دل بیچاره کنم
نمی خواستم تو را آواره کنم ولی مجبور شدم اینکارو کنم
ولی مجبور شدم اینکارو کنم
نمی خواستم تو بیفتی از چشام نمی خواستم بمونی بازم بپام
نمی خواستم ببینم اشک تو را عزیزم گریه دیگه بسه برو
عزیزم گریه دیگه بسه برو
نمی خواستم عشقمو ازت بگیرم نمی خواستم تو بری بی تو بمیرم
نمی خواستم نمی خواستم
میدونستم تو بری تنها می میرم
نمی خوام بیشتر از این شکسته شی نمی خوام باهام بیای که خسته شی
نمی خوام که بگذرم به سادگی عزیزم برو برس به زندگی
عزیزم برو برس به زندگی
نمی خواستم عشقتو ازت بگیرم نمی خواستم تو بری بی تو بمیرم
نمی خواستم نمی خواستم
میدونستم تو بری تنها می میرم

این نیـــــــــــز بگذرد...

این نیز بگذرد

اما

سرویس میکند تا بگذرد

>>واقعا اعتقاد دارم<<

داســـــــــــــــــــتان

سلام خدمت دوستان خوبم:

دیروز یکی از بچه های وبلاگ اومد گفت آپم رفتم دیدم یه داستان گذاشته

من زیاد حوصله داستان خوندنو این چیزا رو ندارم ولی اولشو که خوندم  دیگه

دلم نیومد بیخیال بشم. و از این طرفم حیفم اومد نذارم تا شما نخونین.

حالا داستانو بخونیدو مطمئنم که پشیمون نمیشید....


با فريد تازه دوست شده بودم. اون سال دومي بود ولي از اونجايي كه درس

رياضيش با ما يك روز افتاده بود ، اين درس رو برداشته بود. دوستي اون با

نگار كه يكي از خوش هيكل ترين و با كلاس ترين دختر هاي رشت بود چشم

همه پسر ها رو در آورده بود. همه فكر ميكردن حتما فريد خيلي - - ليسي

ميكنه كه نگار فقط با اون دوسته. در صورتي كه من كه كم و بيش در جريان

دوستي اونها بودم مي دونستم اينجوري نيست.

فريد جزء معدود بچه هاي تهران بود كه توي رشت دانشجو بودند. توي تهران

حوالي پارك ساعي مينشستند. مادرش به عنوان يك آلماني پزشك معتمد

سفارت آلمان بود و پدرش يك شركت حمل و نقل معروف رو اداره ميكرد. ولي

در مجموع با اينكه پدر و مادرش هر دو كارمند بودند وضع مال متوسطي

داشتند. فريد اصلا دختر ها رو داخل آدم حساب نمي كرد. ولي تا دلت بخواد

خوشگل بود. براي همين هم همه برايش سر و دست ميشكوندند

نگار بر عكس ، دختر يكي از بنكدارهاي معتبر چاي در رشت بود. ويلاي آنها در

دهكده ساحلي چشم هر بيننده اي رو خيره ميكرد. پدرش علاوه بر تجارت ،

كارخانه چاي هم داشت. نگار دختر سوم از ميان چهار دختر پدرش بود. دوتا از

دختر ها شوهر كرده بودند و آخري كلاس اول دبيرستان بود. خود نگار هم

دانشجوي زبان فرانسه دانشگاه آزاد بود. خانواده نگار اصل و نسب دار بود و

به همين دليل نگار با محدوديت شديد پدرش مواجه بود.

با راهنمايي بچه ها مدتي بود يك آپارتمان كوچك را در محله منظريه اجاره

كرده بودم. پدرم شديداً تاكيد داشت كه با كسي هم خانه نشوم و آپارتمان را

هم خودش برايم اجاره كرد. بزرگترين ملاكش ظاهراً اين بود كه نتوانم كسي

را بدون ديده شدن به خانه بياورم. ولي چون آپارتمان خوشگلي بود من زياد

سختگيري نكردم. فريد در يكي از كوچه هاي خيابان فلسطين با دو نفر ديگر

چيزي شبيه خرپشته يك خانه قديمي را اجاره كرده بود.

آشنايي من با نگار درست چند روز بعد از آشناييم با فريد شروع شد. بيست

سالگي موسم دوستي هاي سريع و اغلب ناپايدار است. فريد بلافاصله بعد

از آشنايي اوليه مشكل خودش رو مطرح كرد.

- ميشه تو خونه تو كسي رو آورد ؟ ...


ادامه تو ادامه مطلب....


منبع: ....آسمان بی ستاره....

ادامه نوشته

آفریده خدا....

 عکسو نگاه کن...

کار خداس حال کن فقط نگاش کن.....

اینورش شب اونورش روز این عکسو ناسا گرفته. آدم تو کار خدا میمونه

 

تـــــــــــــــــــــــــــهران

خدا وکیلی عاشق این عکسم که یکی از بچه ها تو پیج فیس بوکش گذاشته بود.

به قول مهراد هیدن تو زدبازی میگه(صبح بخیر تهران من عاشق توام)

عیــــــــــــــــنوروزــــــــــــــــــــــــد

با تو از خاطره ها سرشارم. جشن نوروز تو را کم دارم

سال تحویل دلم می گیرد با تو تا آخر خط بیدارم

سال نو رو به شما دوستای گلم و خانواده محترمتون تبریک عرض میکنم.

>>>امین افشار<<<

موزیـــــــــک جوان

سلام خدمت دوستان گلم:

من(امین) و محمدعلی و امیر یه وبسایت درست کردیم به اسم موزیک جوان

که موضوعشم که تابلوئه دیگه برای دانلود موزیکه اواسط کار این وبسایت

امیر دست از کار کشیدو دیگه هیچکدوم نتونستیم جمعش کنیم که بعد ۱ ماه

من و محمد علی خداروشکر جمعش کردیم از روز قبلش بهتر شد.

حالا من از شما دوستان گلم دعوت میکنم که به این وبسایت ما یه سری

بزنیدو نظرتونو در موردش بگید.

آدرسشم اینه:        www.music-javan.ir

منتظــــــــــــــــــــــــرما....

دانلود...


سلام خوبید؟؟؟

بروبچ یه خبر خوب حسین تهی یه آهنگ جدید داده بیرون خیلی باحاله براتون

لینک دانلودشو گذاشتم حتما دانلود کنید...

برای دانلود روی عکس کلیک کنید....

 

                                

بروبچ این راه های ارتباط من با شماس هرکی دوست داشت تو فیس بوک یا

یاهو مسنجر همدیگرو ادد کنیم خبر بده

 

 

از من نکن خداحافظی....

از من نکن خداحافظي

نمي خوام بري تو با کسي ازم جدا بشي

بگو مي خواي کجا بري

ميخواي بري سراغ کي

که حاضري رابطمون به اين سادگي باشه تموم

اصلا باشه نمون

ولي من بودم به خاطرت هر کاري کردم

 که سر باشي از هر کس  ديگه برام

فکرشم نمي کردم عکستو ببينم با کس ديگه الان

تو گفتي حرف دوري نزن

رفتي الان دوري ازم

چشات منو نميبينن انگار کوري اصلا

 

رفتي کردي از من راهتو سوا

ولي من هنوزم ميبينم اون خوابتو شبا

ولي بدون اينو  که خيلي سختمه

چون هنوز بوي موي بلندت تو تختمه

اين خيلي حس بديه

وقتي بايد قبول کنم که تو ديگه شدي برام مثل بقيه

شعر از:گروه زد بازی (موزیک:چون که دیوونتم)

نذار فاصله بیاد

 

بخواد بینمون بمونه

 

بدون عشقمون گرونه

توی تهرونه یه دونه

 

توی فکرمون میمونه

 

بودیم شیطون و دیوونه

شاید عیبمون این بوده

شعر از  :گروه زد بازی

من که با نغمه ی پر سوز تو عادت دارم

                 باز از چشم سیاه تو شفاعت دارم

گرچه لبخند تو دیریست زیادم رفته

                 من به سرفصل نگاه تو ارادت دارم . . .