حس

آمدیم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم .نه با هر قیمتی زندگی کنیم.

حس

آمدیم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم .نه با هر قیمتی زندگی کنیم.

خودم

 

خدایا دیگه طاقت ندارم..........خسته شدم.............. 

 

آهنگ زیبای دوستت دارم.

خاطره مزرعه

یک سالی بود مزرعه نرفته بودم.  

امروز گفتم برم یه حالو هوایی عوض کنم چون یک هفته ایه خیلی اعصابم خرده .بد جور داغونم. 

شاید با تنفس اکسیژن خالص یه کم اعصابم بهتر شه .که بی تاثیر هم نبود. 

 

فقط یه چیزش خوبه که دیگه خبری از ..............خونه و.............ماشینو...........دود ............هوای آلوده .............واین چیزا نبود.دور تا دورد همش مزرعه گندم وسرسبزی بود.کلی هوای تمیز .........نسیم خنکی که می وزیدحالو هواتو عوض می کرد.آخه مزرعه ما ۴۰-۳۰ کیلومتر بیرون اصفهانه.........اگه فصل امتحاناتم نبود دو سه روزی اونجا می موندم. 

 

چند تا عکس هم از مزرعه گرفتم .میزارم ببینید. 

ادامه مطلب ...

خاطره

سلام 

چند روز پیش یه قضیه ای را واسه بابا بزرگم تعریف کردم.در جوابم یه ضرب المثلی رابهم گفت. واسم جالب بود گفتم شاید شما هم هنوز نشنیده باشید.

گفت یه ضرب المثل قدیمی که میگه::::::::::::>با بچه نمیشه بارببری آسیاب. 

گفتم یهنی چه؟گفت دلیلش اینه اگه تومسیر بارتو از الاغت بیافته بهت میخنده و اگه بار خودش از الاغ بیافته گریه میکنه.یعنی در هر صورت بچه س وجنبه وتوان هیچ کاریا نداره.    

پ.ن:با هم سن وسال خودت رفیق شو. 

 پ .ن: حیف که دیگه الاغ و آسیابی وجود نداره واگرنه روش خوبی بود واسه امتحان کردن بعضی ها