حس

آمدیم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم .نه با هر قیمتی زندگی کنیم.

حس

آمدیم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم .نه با هر قیمتی زندگی کنیم.

خودم----آهنگ جدید

سلام! 

 چقدر روزها زود میگذرد!انگار همین دیروز بود که رفتم کوهرنگ!  

 

یک هفته گذشت!  

 

عمر ما عین برق وباد داره میگذره.ان شاءا... بتونیم درست  

 

استفاده  کنیم . 

 

چند تا آهنگ جدید با هم گوش کنیم.........  

 

 

 

........... 

.......... 

........... 

 

 

ادامه ..... 

 

 

ادامه مطلب ...

....... - تصمیم الاغ

  

سلام خدمت دوستان خوبم! 

 

شرمنده ی تمام دوستان هستم !اگه نمی یام بهتون سر بزنم 

 

 وقت نمیکنم  !کارهام کمتر شد حتما میام سراغتون ! 

 

یه گله هم از اونایی که میان سر میزنند ولی نظر نمیدنددارم!طوری نیست دوست داشتی نطر  

 

بده نداشتی نده!

کشاورزی الاغ پیری داشت که یه روز اتفاقی میفته توی یک چاه بدون آب . کشاورز هر چه سعی  

 

کرد نتونست الاغ رو از تو چاه بیرون بیاره . برای اینکه حیون بیچاره زیاد زجر نکشه ، کشاورز و  

 

مردم روستا تصمیم گرفتن چاه رو با خاک پر کنن تا الاغ زودتر بمیره و زیاد زجر نکشه. مردم با  

 

سطل  روی سر الاغ خاک می ریختند.

 
  اما الاغ هر بار خاکهای روی بدنش رو می تکوند و زیر پاش می ریخت و وقتی خاک زیر پاش بالا  
 
می آمد سعی میکرد بره روی خاک ها . روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره  
 
ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا اومدن ادامه داد تا اینکه به لبه ی چاه رسید و بیرون اومد .
 
مشکلات زندگی مثل تلی از خاک بر سر ما میریزند و ما مثل همیشه دو اتنخاب داریم . اولاینکه  
 
اجازه بدیم مشکلات ما رو زنده به گور کنن و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود.


به مشکلات خود بخندید تا همیشه چیزی برای خندیدن داشته باشید.
 
 
در دل هر موفقیت، تحمل سختی و ناملایمات نیز وجود دارد.
 
وقتی همه نیروهای جسمی و ذهنی متمرکز شوند، توانایی فرد برای حل مشکلات به طور حیرت  
 
انگیزی چند برابر می شود.
 
معمولاً روزهای اول، مشکل ترین دوران تغییر عادت است. در هم شکستن و تغییر دادن عادتهای  
 
ناپسند بسیار دشوار است.
 
مهم نیست که دیروز چقدر بر شما سخت گذشته است؛ همیشه می توانید از نو آغاز کنید.
 
آدم بدبین، سختی را در هر فرصتی می بیند، آدم خوش بین فرصت را در هر سختی.
 
فرصت ها در دل مشکلات نهفته اند.
 
اگر شرایط افراد کوشا و سخت کوش بهتر از افراد کاهل و تنبل باشد، بنابر این دلیلی برای سخت  
 
کوشی وجود نخواهد داشت.
 
این همه بر خود سخت مگیر، کمیی بیشتر مهربان باش، کمی بیشتر عشق بورز.
 
جهان مشکلی ندارد، مشکل عدم آگاهی است. از پوسته ناآگاهی برون آی.
 
بیشتر سختی های زندگی برای این است که می کوشیم از حقیقت آن بگریزیم.
 
اگر به جای توجه به نتیجه و دستاورد کار، برای سختی ها و مشکلات آن ماتم بگیرید، کم کم  
 
ناامید و دلسرد می شوید.
 
مشکل بتوانی لغزشهای خود را ببینی. تنها کسی که خود را دوست می دارد می تواند این  
 
لغزشها را ببیند.
 
سالها کار سخت شما ممکن است یک شبه ویران شود، اما این مساله نباید شما را از ادامه  
 
سخت کوشی باز دارد.
 
با مشکلات می جنگیم که به آسایش برسیم، اما وقتی به آسایش رسیدیم، آن را غیر قابل  
 
تحمل  می دانیم.
 
ساده ترین کار جهان این است که خود باشی و دشوارترین کار جهان این است که کسی باشی  
 
که دیگران می خواهند.
  
مشکلات خود را بر ماسه ها بنویسید و موفقیت هایتان را بر سنگ مرمر.

کسانی که به تواناییهای خود باور دارند، به کارهای دشوار به دیده ی چالش هایی می نگرند که  
باید بر آنها پیروز شوند ، نه به شکل تهدیدهایی که باید از آنها دوری گزینند.
 
پیروز و استوار و موفق باشید

به خدا نگوییم یک مشکل بزرگ دارم، به مشکل بگوییم من یک خدای بزرگ

 

 هنگامی که حکم اخراج بی دلیلش را از رئیس دریافت کرد، یک نفس عمیق کشید

و محترمانه به او گفت:"شاید قدرت و مقام شما از من بیشتر باشد اما من خدایی دارم

 که قدرتش بی نهایت است، می‌دانم تا او نخواهد من اخراج نمی شوم و شما هم

 هیچ نمی توانید بکنید
" و ضمن ادای احترام از اتاق رییس خارج شد. با خیالی آسوده

به خانه رفت و آن شب را در میان خانواده جشن گرفت و به سرور پرداخت. او همیشه

 درچشمانش سخنان بی شماری با خدا داشت و رفتارش با دیگران نمونه ای از عبادت

 بدون شرط بود. درمواقع گرفتاری خونسرد و آرام بود و از ناامیدی پرهیز می کرد،


به مسایل نگاه مثبت داشت و از موج منفی دیگران رویایی سبز و زیبا می ساخت.

فردای آن روز بی تفاوت به اتفاقی که افتاده است به محل کارش رفت. به پشتوانه

احساسی که درذهنش به وجودآمده بود و یقین به حل مشکلش، امیدش دو چندان


شده بود. وارد دفتر کارش شدو آرام آرام به سوی اتاق رئیس گام برداشت،

در ذهن دغدغه مشکلش را احساس نمی کرد ومنتظر یک اتفاق یا پیشنهاد

جدید بود. بعد از احوالپرسی، از منشی رئیس اجازه ورود خواست اما موفق به

ورود نشد.

 

بعد از احوالپرسی، از منشی رئیس، اجازه ورود خواست اما موفق به ورود نشد،

 زیرا رئیسی وجودنداشت که او بخواهد وارد اتاقش شود، منشی به او گفت که

 اول صبح امروز طی حکمی از مقامات بالا رئیس اداره به منطقه دیگری انتقال یافت

 و به این ترتیب حکم اخراج او هم لغو گردید و می توانددر صورت تمایل به کار خود ادامه

 دهد .
 بله ، ما آدم ها همیشه در آرزوی داشتن قدرت،  موقعیت یا شخص بانفوذ

 و فوق العاده ای هستیم که بتوانیم توسط آن بر مشکلات فائق آییم، اما هیچ گاه به

این نتیجه نمی رسیم که خداوند بزرگ و توانا، پدر دلسوز و مهربان ماست که با قدرت

 بی کران خود می تواند همه مشکلات ما را در یک لحظه ناپدید کند
، ما فراموش

 می کنیم که 
 
 تمام و کمال از مشکل ما و راه حل آن باخبر است، فراموش 
 
 می کنیم که مشکل ما تنها با خواست

و اراده او حل شدنی است و اگر او بخواهد یا
نخواهد هیچ قدرتی توان  
 
مقابله یا تغییر نظر او را ندارد. جالب است ! ما انسان ها که همیشه 
 
 
 به دنبال فرد توانمند و بانفوذی می گردیم تا حامی و حلال مشکلات  
 
ما باشد و سعی می کنیم تا با ادای احترام و انجام اعمال مورد پسند 
 
 وی، او را برای خود حفظ کنیم ،چرا خدا و قدرت بی کران او را از یاد  
 
می بریم و هیچ گـاه بـه داشتن او افتخار نمی کنیم و با انجام اعمال 
 
 
 و رفتار مورد پسند وی سعی نمی کنیم تا تنها او که عاشق واقعی ما است

 را برای خود حفظ کنیم . چرا ما تنها زمانی از خداوند طلب یاری می کنیم  
 
که تمام درها بر روی ما بسته شده است و هیچ کسی نمانده است تا توان  
 
حل مشکل مارا داشته باشد؟ چرا در همان لحظه اول حضور پدر دلسوز، 
 
 مهربان و قدرتمند خود را از یاد می بریم و به سراغ آفریده های او  
 
می رویم تا مشکل ما را حل نمایند؟ ما فراموش می کنیم که فرد مورد  
 
 
نظرمان خود، آفریده خداوند است و تنها با خواست و اراده خدا

توان حل مشکل ما را دارد.  بنابراین به اشتباه به او [شخص]متوسل

 می شویم و از او 
[شخص] درخواست کمک می کنیم.

اما اگر ما به جای توسل و توکل به قدرت ناچیز دیگران به خداوند توانا عنایت کنیم

تنها با حفظ یاد او در دل هایمان به خواسته هایش توجه کنیم همیشه مورد لطف

 و عنایت بدون منت و بدون قید و شرط او قرار خواهیم گرفت . قدرتی کـه بی کران

 است و هیچ چیز و هیچ کس توان مقابله با آن را ندارد . آن وقت است می‌توانیم

 به جای این که بعد از بسته شدن تمام درها به درگاه خدا برویم و بگوییم که خدایا

من یک مشکل بزرگ دارم، در همان ابتدای کار با خیالی آسوده و بدون نگرانی به

مشکلات بگوییم که من یک خدای بزرگ دارم.

 انسان هیچگاه نباید از رحمت خداوند ناامید شود.

 آن سوی ناکامیها خداییست، که داشتنش جبران تمام نداشتنی هاست .

پیروز و سربلند باشید

گوهرنگ

 سلام خدمت دوستان خوبم !

 

دیروز رفتم اردوی کوهرنگ.جاتون خالی خیلی خوش گذشت.چشمه ودیمه هم رفتیم نمیدونم  

 

اسم چشمه را درست نوشتم یا نه ولی تو همین مایه هاست.  

 

صبح ساعت ۵ راه افتادیم و۲-۳ساعتی تو راه بودم تا مقصد. 

 

آقا یه راننده با حالی داشتیم که نگو.حدود۴۰سالش بود. از اول تا آخر فقط جک میگفت ومی  

 

خندیدیم .منم صندلی جلو نشسته بودم انقدر حال داد.

  

خلاصه از لر و ترک و خمینی شهری وهمه جک میگفت .   

 

یه دعوا هم اونجا بین لر ها شد.یه نفرشون یه سنگ برداشته بود حدود ۳-۴کیلو که اگه به کسی  

 

میزد ترکشش دو نفر دیگه را هم میکشت .ولی خدا رو شکر به خیر گذشت وتلفات نداشت. 

 

چند تا عکی از چشمه واطراف گرفتم ببینید.::::::::> 

 خودم بین دو تخته سنگ  

   

 

  

 

کنار چشمه

 

  

  

 

 عکس چشمه

 

  

 

 سی وسه پل لرها

 

  

 

 چشمه

 

 

 

 نمایی از اطراف گوهرنگ

 

  

  

 

 

 

به امید سر بلندی

عروسی...ویروس....اردو...آهنگ

 

سلام! 

 

امروز همه کارهایم به هم ریخته .ازهمین اول صبح دارم وقتم و تنظیم میکنم  

 

واسه شب .چون امشب عروسی پسر خالمه ! 

 

خیلی خوشحالم !چون دیگه رفت قاطی مرغ ها!ان شاا..که خوشبخت بشه! 

 

 

بعد از این حرفها دیروز یه ماجرای جالب واسم پیش اومد گفتم بنویسم!  

 

دیروز یه نفر اومد در مغازه هم سن وسال خودم و گفت یه فلش دارم میخوام  

 

ویروس کشی کنی!فلش رو ازش گرفتم وگذاشتمش واسه اسکن .اسکنش  

 

که  تموم شد دیدم فلشش حدود ۳۰۰تا ویروس داشت. 

 

یه نگاه بهش کردمو و خیلی جدی بهش گفتم توفلشت ۳۰۰تا ویروس  

 

داری .......! 

 

بگو این ویروسها را از کجا آوردی. 

 

آقا پسره بد جوری ترسید .گفت به خدا اینو مال من نیست من نمیدونم از کجا اومده !!!!!!!!!!!  

بهش گفتم توالان داری ۳۰۰تا ویروس را دنبال خودت جابه جا میکنی میدونی  

 

چقدر خطر ناکه .... 

  

خلاصه پسره خیلی ترسید! فک کنم دیگه اون طر فا پیداش نشه فلشو بهش 

 

 دادم رفت.وقتی رفت کلی خندیدم........ 

 

یه مثل هست که میگه شوخی شوخی جدی میشه!ازمن بر عکس شد جدی 

 

 جدی شوخی کردم. 

 

خدامنوببخشد. 

 

فردا هم قراره از طرف ستاد عتکاف بریم اردو .دقیق نمیدونم کجا میخواهیم  

 

بریم .فقط میدونم که طرف شهر کردهست 

  

جا همه رو خالی میکنم به امید دیدار 

 

  

یه آهنگ جدید هم از رضا صادقی با نام عادت گوش کنید .حالشو ببرید. 

 

 

http://dl.tehranhits12.com/ahang.jadid/shahrivar.90/11/rezaaaa.jpg
 

 کیفیت ۱۲۸ mp3 

دانلود کنید

داستان آموزنده

 

کوهنوردی می‌خواست از بلندترین کوه بالا برود. او پس از سالها آماده سازی،  

 

ماجراجویی خود را آغاز کرد ولی از آنجا که افتخار کار را فقط برای خود می  

 

خواست، تصمیم گرفت تنها از کوه بالا برود. شب، بلندی های کوه را تماماً در  

 

برگرفته بود و مرد هیچ چیز را نمی دید. همه چیز سیاه بود  و ابر روی ماه و  

 

ستاره ها را پوشانده بود. همانطور که از کوه بالا می رفت، چند قدم مانده به  

 

قله کوه، پایش لیز خورد و در حالی که به سرعت سقوط می کرد، از کوه پرت  

 

شد. در حال سقوط فقط لکه های سیاهی را در مقابل چشمانش می دید و  

 

احساس وحشتناک مکیده شدن به وسیله قوه جاذبه او را در خود می گرفت.

 
همچنان سقوط می کرد و در آن لحظات ترس عظیم، همه رویدادهای خوب و  
 
بد  زندگی به یادش آمد. اکنون فکر می کرد مرگ چقدر به او نزدیک  
 
است. ناگهان احساس کرد که طناب به دور کمرش محکم شد. بدنش میان  
 
آسمان و زمین معلق بود و فقط طناب او را نگه داشته بود و در این لحظه ی  
 
سکون برایش چاره ای نمانده جز آن که فریاد بکشد:
 
"خدایا کمکم کن". 
 
ناگهان صدایی پر طنین که از آسمان شنیده می شد، جواب داد:
 
" از من چه می خواهی؟ "
 
- ای خدا نجاتم بده!
 
" واقعاً باور داری که من می توانم تو را نجات بدهم؟"
 
- البته که باور دارم.
 
" اگر باور داری، طنابی که به کمرت بسته است را پاره کن!!!
 
یک لحظه سکوت... و مرد تصمیم گرفت با تمام نیرو به طناب بچسبد.....
 
چند روز بعد در خبرها آمد: یک کوهنورد یخ زده را مرده پیدا کردند. بدنش از یک  
 
طناب آویزان بود و با دستهایش محکم طناب را گرفته بود.
 
او فقط یک متر با زمین فاصله داشت! 
 
و شما چطور و چقدر طنابتان را محکم چسبیده اید؟ آیا می توانید رهایش کنید؟ درباره تدبیر خدا  
 
شک نکنید. هیچ گاه نگویید او مرا فراموش یا رها کرده است و به یاد داشته باشید که او همیشه  
 
شما را در آغوش دارد.

  
کسی که با خدا همراه است، شکست ناپذیر می شود.
  
شما باید بیاموزید که با درد و رنج، شادی کنید؛ زیرا همه‌ی کارهای خدا خیر است.
  
کوچک‌ترین نگرانی در مورد خود به دل راه ندهید و همه چیز را به خدا بسپارید.
  
دعا کن و از خدا بخواه، ولی به سوی ساحل هم پارو بزن.
  
نخستین بخشش خدا به انسان، زندگی ا‌ست. دومین، عشق مادری و سومین، فهم و شناخت است.
  
یک پرنده ی کوچک که زیر برگها آواز می خواند برای اثبات خدا کافی است.
  
اگه خدا تو رو لبه ی پرتگاه برد بهش اعتماد کن؛ یا تو رو از پشت می گیره، یا بهت قدرت پرواز می ده.
قدرت شکست ناپذیر خدا هر مانعی را از سر راه بر می دارد. 

خدا را شکر کنید که نعمتها و موهبت هایش به دلیل بینش محدود ما متوقف نمی شود.   
با خدا باشید

آهنگ جدید

سلام !تعطیلات خوش گذشت .امید وارم بهتون خوش گذشته باشه  

 

چندتا آهنگ جدید گوش کنیم.
 

 

 

 

آهنگ جدید و زیبای حامد میرفتاحی با نام نشستم رو به روی تو  

 

 کیفیت  ۳۲۰   mp3   

 دانلودکنید

 

 

آهنگ جدید ، شاد و بسیار زیبای علی کارونی به نام عید اومده  

 

کیفیت 320   mp3  

 

 دانلودکنید

 

 

آهنگ جدید و بسیار زیبای حمید حامی به نام میهن زیبای من  

 

باکیفیت 128 mp3

  

دانلود کنید