حس

آمدیم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم .نه با هر قیمتی زندگی کنیم.

حس

آمدیم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم .نه با هر قیمتی زندگی کنیم.

حس

سلام 

....................کیا حس ششم شون کار میکنه ازمن که کار میکنه قوی  

چند خط درمورد حس ششم    

 حس ششم چیست؟

حس ششم یا درک ماورای حواس از موضوعاتی است که همیشه بحث برانگیز بوده. در تعریف این حس می گویند: «درک اطلاعاتی است که از طریق حواس شناخته شده (لامسه، بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی) قابل شناسایی نیست و با تجربه های قبلی درک نمی شود.» ابداع واژه حس ششم یا درک ماورای حواس توسط یک روان شناس آلمانی به نام رادولف تیشنر انجام شد و یک روان شناس دانشگاه دوک با نام جی بی راین آن ایده را برای برخی قابلیت هایی روانی مثل تله پاتی به کار برد. البته جوامع علمی این موضوع را هنوز رسما نپذیرفته اند چون پایه و شواهد علمی کافی نداشته و تئوری خاصی برای توضیح و توجیه آن وجود ندارد.

 حس ششم داریم یا نداریم؟

با وجود اینکه شواهد روزافزونی نشان دهنده وجود حس ششم است اما این موضوع با قوانین فیزیکی قابل توجیه و توضیح نیست. ضمن اینکه حس ششم به هوشیاری و ضمیر باطن بستگی دارد و این موضوع از عملکرد مغزی جداست. هم زمان برخی تحقیقات فیزیک کوانتوم به وجود جهانی ثانوی که غیرمادی است، اشاره کرده است و به همین دلیل، برخی دانشمندان وجود حس ششم را که به ماوراء الطبیعه مربوط است ممکن دانسته اند؛ چون دانشمندان آن را به بخش ناخودآگاه ذهن و حافظه مربوط دانسته اند.

 

 حس ششم و پیش بینی وقایع

یک باور عمده وجود دارد مبنی بر این که حس ششم در افراد هیپنوتیزم شده هم دیده می شود. افرادی که حس ششم قوی دارند بدون وجود شواهد و دلایل تجربی یا قابل درک با حواس پنج گانه می توانند موارد و وقایعی را حدس بزنند. آقای کارل سارجنت، روان شناس دانشگاه کمبریج، وقتی در مورد رابطه حس ششم و هیپنوتیزم شنید؛ آزمایشی را طراحی کرد که این ارتباط را اثبات کند. او ۴۰ دانشجوی دانشگاه را انتخاب کرد که هیچ کدام سابقه حس ششم قوی نداشتند. آنها را به دو گروه تقسیم کرد؛ گروهی که قبل از انجام آزمایش با کارت های زنر هیپنوتیزم شدند و گروه دوم یا گروه کنترل که با آزمایش کارت های زنر بخش شده بودند. در گروه دوم متوسط امتیاز از ۲۵، فقط ۵ بود و کاملا به شانس و احتمال بستگی داشت اما در افرادی که هیپنوتیزم شده بودند امتیاز از ۲۵، حدود ۱۲ بود. نتیجه ای که سارجنت گرفت این بود که حس ششم با ذهن آزاد و رها و سطوح اصلی و عمقی هشیاری ارتباط دارد. در تحقیقات روان شناسی بر پایه همین ارتباط و اصل از هیپنوتیزم برای ایجاد حس ششم در سطوح بالا استفاده شده است. بررسی های بعدی هم این ارتباط را تایید کرده است چون دانشمندان معتقدند ذهن بیدار، هشیار و فعال که تحت تاثیر ورودی های مختلف ذهنی و محیطی قرار می گیرد، کمتر می تواند از حس ششم خود (اگر وجود داشته باشد) استفاده کند.

نباید دلمان را ببازیم

 

 سلام !!!!!!!!!!!!!!!!!!! 

 

بازم داستان آموزنده......................

 

تنها بازمانده یک کشتی شکسته توسط جریان آب به یک جزیره دورافتاده برده شد، با بیقراری به درگاه خداوند دعا می‌کرد تا او را نجات بخشد، ساعتها به اقیانوس چشم می‌دوخت، تا شاید نشانی از کمک بیابد اما هیچ چیز به چشم نمی‌آمد. سرآخر ناامید شد و تصمیم گرفت که کلبه ای کوچک خارج از کلک بسازد تا خود و وسایل اندکش را بهتر محافظت نماید، روزی پس از آنکه از جستجوی غذا باز می گشت، خانه کوچکش را در آتش یافت، دود به آسمان رفته بود، اندوهگین فریاد زد: " خدایا چگونه توانستی با من چنین کنی؟ "

صبح روز بعد او با صدای یک کشتی که به جزیره نزدیک می‌شد از خواب برخاست،کشتی می‌آمد تا او را نجات دهد. مرد از نجات دهندگانش پرسید: چطور متوجه شدید که من اینجا هستم؟  آنها در جواب گفتند: ما علامت دودی را که فرستادی، دیدیم!!! 
آسان می‌توان دلسرد شد هنگامی که بنظر می‌رسد کارها به خوبی پیش نمی‌روند، اما نباید امید را از دست داد زیرا خدا در کار زندگی ماست، حتی در میان درد و رنج. دفعه آینده که کلبه شما در حال سوختن است به یاد آورید که  شاید علامتی باشد برای فراخواندن رحمت خداوند. 
 
برای تمام چیزهای منفی که ما بخود می‌گوییم، خداوند پاسخ مثبتی دارد:
می گویی«این غیر ممکن است»، خداوند پاسخ داد «همه چیز ممکن است»،
می گویی «هیچ کس واقعاً مرا دوست ندارد»، خداوند پاسخ داد «من تو را دوست دارم»، 
می گویی «من بسیار خسته هستم»، خداوند پاسخ داد «من به تو آرامش خواهم داد»، 
می گویی «من توان ادامه دادن ندارم»، خداوند پاسخ داد «رحمت من کافی است»، 
می گویی «من نمی‌توانم مشکلات را حل کنم»، خداوند پاسخ داد «من گامهای تو را هدایت خواهم کرد»، 
می گویی «من نمی‌توانم آن را انجام دهم»، خداوند پاسخ داد «تو هر کاری را با من می‌توانی به انجام برسانی»، 
می گویی«آن ارزشش را ندارد»، خداوند پاسخ داد « این ارزش پیدا خواهد کرد»، 
می گویی «من نمی‌توانم خود را ببخشم»، خداوند پاسخ داد «من تو را ‌بخشیده ام»، 
می گویی «من می‌ترسم»، خداوند پاسخ داد «من روحی ترسو به تو نداده ام»، 
می گویی «من همیشه نگران و ناامیدم»، خداوند پاسخ داد «تمام نگرانی هایت را به دوش من بگذار»، 
می گویی «من به اندازه کافی ایمان ندارم»، خداوند پاسخ داد «من به همه به یک اندازه ایمان داده ام»، 
می گویی «من به اندازه کافی باهوش نیستم»، خداوند پاسخ داد «من به تو عقل داده ام»، 
می گویی «من احساس تنهایی می‌کنم»، خداوند پاسخ داد «من هرگز تو را ترک نخواهم کرد»، 

به دیگران نیز بگویید، شاید یکی هم اکنون احساس می‌کند که کلبه اش در حال سوختن است.
با خدا باشید.علی

دیدن دوستم ....بازار......

سلام خدمت دوستان.  

 

بچه که بودم انشاء های خوبی مینوشتم الان نمیدونم چرا نمیتونم .تصمیم گرفتم هر چی تو ذهنم میاد بنویسم تا دوباره دستم راه بیافتد.

 

دیروز با یک شرکت کامپیوتری جلسه داشتیم. (منو شریکم)تو را ه رفتن بودیم  مدیر شرکت تماس گرفت  جلسه با نیم ساعت تاخیر شروع میشه.ما تصمیم گرفتیم  توی این فاصله بریم بازار و یه چرخی تو بازار بزنیم . تو طبقات بازار داشتیم جنسها رو میدیدیم و قیمت می گرفتیم که وارد یک فرو شگاه شدیم .تا وارد فروشگاه شدیم چشمم به یکی از دوستای قدیمیم خورد که توی اون فروشگاه  مشغول کار بود.چند وقتی بود ندیده بودمش و ازش خبر نداشتم.البته کوتاهی از خودش بود چون جواب گوشیشو نمیداد.یه  سلام و علیک کوتاهی با هم کردیم .زیاد فرصت نداشتیم با هم صحبت کنیم.فقط خوشحال بودم که بعد از چند وقت همو دیدیم . 

هنوز بهش نگفتم ولی یه حسی دارم که سرنوشت ما دو تا یه جورایی بهم گره خورده.  حالا چه جوری و کجا خدا میدونه.( فقط میدونم حسم بعضی وقتها خیلی قوی عمل میکنه)   

یکی از بزرگان میگه :در دوستی درنگ کن، اما وقتی دوست شدی ثابت قدم و پایدار باش.   

خلاصه رفتیم و چند تا قرار داد با شرکت تنظیم کردیم ویک سری خرید انجام دادیم و برگشتیم.  

 

 دیگه چیزی یادم نمیاد .شاید بعدا یادم بیاد دوباره اضافه کنم.

 

                          !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!                 

 

 

                                       

پیام خدا : به یاد داشته باش که من هرگز تو را رها نخواهم کرد

 

 سلام 

 

امیدوارم از داستانهای آموزنده خوشتون بیاد ودرس بگیرید..........................

 

روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم. شغلم را دوستانم را ، مذهبم را ، زندگی ام را ! به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا صحبت کنم. به خدا گفتم: آیا میتوانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟ و جواب او مرا شگفت زده کرد. او گفت: آیا سرخس و بامبو را می بینی؟ پاسخ دادم: بلی. فرمود: هنگامی که درخت بامبو و سرخس را آفریدم، به خوبی از آنها مراقبت نمودم. به آنها نور و غذای کافی دادم. دیر زمانی نپایید که سرخس سر از خاک برآورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نکردم. در دومین سال سرخسها بیشتر رشد کردند و زیبایی خیره کننده ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نکردم.

در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نکردند. اما من باز از آنها قطع امید نکردم. در سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد. در مقایسه با سرخس کوچک و کوتاه بود اما با گذشت ۶ ماه ارتفاع آن به بیش از ۱۰۰ فوت رسید. ۵ سال طول کشیده بود تا ریشه های بامبو به اندازه کافی قوی شوند. ریشه هایی که بامبو را قوی می ساختند و آنچه را برای زندگی به آن نیاز داشت را فراهم میکردند. خداوند در ادامه فرمود: آیا میدانی در تمامی این سالها که تو درگیر مبارزه با سختیها و مشکلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحکم میساختی . من در تمامی این مدت تو را رها نکردم همانگونه که بامبو ها را رها نکردم. هرگز خودت را با دیگران مقایسه نکن و بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر دو به زیبایی جنگل کمک میکنند. زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد میکنی و قد میکشی!

از او پرسیدم : من چقدر قد میکشم.
در پاسخ از من پرسید : بامبو چقدر رشد میکند؟
جواب دادم : هر چقدر که بتواند.
گفت : تو نیز باید رشد کنی و قد بکشی ، هر اندازه که بتوانی.


به یاد داشته باش که من هرگز تو را رها نخواهم کرد (خــــــدا)

 

 

موفق باشید.علی

خاطرات خودم

سلام!خدمت دوستان خوبم!!!!!!!!!!!!!!! 

 

میلاد امام هشتم علی بن موسی الرضا بر تمام مردم دنیا مبارک باد. 

 

خیلی دلم واسه صحن وسرا و حرم آقا امام رضا تنگ شده.  ان شاا...قسمت  

 

شه بریم.

 

خیلی ها هستند که هنوز به زیارت امام رضا نرفتند. از خدا میخوام که قسمت  

 

شون کنه برنداونجا و ببینند چه صفایی داره . میگند ثواب زیارت امام رضا در حد 

 

 زیارت امام حسین تو کربلاست.اونایی که نمیتونند برن کربلا میتونند برند زیارت  

 

امام رضا.

 

موفق باشید.

داستان گنجشک و خدا

 

 سلام! 

 

یه داستان آموزنده دیگه ..............................

 

روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت. فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت : " می آید. من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی ام که دردهایش را در خود نگه می دارد. " و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند ، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود : " با من بگو از آنچه سنگینی سینه توست! "

گنجشک گفت : " لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سر پناه بی کسی ام. تو همان را هم از من گرفتی. این توفان بی موقع چه بود ؟ چه می خواستی از لانه محقرم،‌ کجای دنیا را گرفته بود ؟ " و سنگینی بغضی راه بر کلامش بست. سکوتی در عرش طنین انداز شد. فرشتگان همه سر به زیر انداختند.خدا گفت : " ماری در راه لانه ات بود. خواب بودی. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آنگاه تو از کمین مار پر گشودی. " گنجشک خیره در خدایی خدا مانده بود. خدا گفت : " و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی..." اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت. های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد...!

 هیچ کس نمی تواند خدا را برای دیگران توصیف کند. زیرا به محض اینکه توانست خدای خویش را وصف کند، دیگر او خدا نبوده، بلکه مثل من و شماست.
 خدا را باور کنید، برای اینکه به چنین باوری محتاجید.
 خاموش باشیم، زیرا در آن زمان است که صدای نجوای خدا را خواهیم شنید.
 جوری دعا کن که انگار همه چیز به خدا وابسته است و جوری کار کن که انگار همه چیز به تو وابسته است.
 به خدا تکیه کن و یقین داشته باش که زیر سایه خدا دوستان زیادی پیدا می کنی.
 تصمیمات خدا مرموزند،اما همواره به نفع ما هستند.

اگه خدا تو رو لبه ی پرتگاه برد بهش اعتماد کن؛ یا تو رو از پشت می گیره، یا بهت قدرت پرواز می ده.
باخدا باشید

خاطرات خودم -آهنگ جدید

 

 سلام !خدمت دوستان خوبم ! 

 

روزه ها چقدر زود میگذرد!امروز جشن عقد یکی از دوستام بود!کسی که از  

 

بچگی تا حالا با هم بودیم !چقدر این دنیا کوچیکه .اصلا فکرشو نمی کردیم که  

 

 

یه روز بزرگ بشیم و وقت ازدواج مون بشه !حالا خدا رو شکر که اون ازدواج  

 

کردو  رفت خونه بخت.  

 

 

بچه ها می گفتند این شتری یه که روی همه می خوابد یه روزی هم روی  

 

شما. 

 

به هر حال امروز هم خوش بود!    

 

اینو نوشتم که یادم نره جریان اون شتره را........

 

چن تا آهنگ جدید با هم گوش کنیم............................................... 

 

 

 

.. 

.. 

.. 

.. 

.. 

.. 

.. 

  ..   

.................................

..........................

.................... 

............... 

.......... 

..... 

.. 

 

 

آهنگ جدید و زیبای شهاب رمضان با نام جاده دنیا  

 

 

دانلود کنید 

 

 

آهنگ جدید ، بسیار زیبا و شنیدنی محسن چـــاوشی به نام کابوس 

  

 

دانلودکنید

 

آهنگ جدید و بسیار زیبای طلوع به نام حس دلتنگی 

 

 

دانلود کنید 

 

آهنگ جدید و بسیار زیبای فرهاد جواهر کلام به نام چرا چشمات باز نمیشه 

 

 

 دانلود کنید