حس

آمدیم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم .نه با هر قیمتی زندگی کنیم.

حس

آمدیم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم .نه با هر قیمتی زندگی کنیم.

یاداشتهای کوتاه ۲

سوار اتوبوس که میشم خوابم میگیرد......... 

وقتایی که خوابم نمیبره .میگم بریم یه اتوبوس پیداکنیم ..............بخوابیم.

خاطره

 

کم کم داره بوی عید و سال جدید می یاد............. البته از طرف مخالفش داره بوی بهار میاد.

 

دیگه سال 90هم داره اعتبارش تموم میشه و باید باهاش خدافظی کنیم...................الان مردم دارند واسه تعطیلات عید برنامه ریزی میکنند..................منم یه فکرایی کردم ولی هنوز مشخص نیست.................یکی از بچه ها دعوتمو گرفته برم دبی.........کنسرتی برگزار میشه ................که خودش یکی از نوازنده هاست............یکی از دوستام دعوتمو گرفته برم اراک...........3-2 سالییه ندیدمش ..........یه تور 6-5روزه ترکیه هم هست شاید اونو برم.......... یه موقع هم هیچ جا نرفتم...........نشستم درسهای عقب افتاده امو بخونم................. خدا داند.

 

اونایی که تصمیم گرفتند بیان اصفهان....................خبر بدند بیام استقبالشون............ 

خاطره

سلام  

امروز ایستاده بودم پیش راننده های اتوبوس ..........یه خانومی سن وسال دار اومد گفت الان تو  

 

اتوبو س کیفمو زدند.داشت گریه می کرد میگفت :پول وموبایلم به درک .............مدارکمو چیکار  

 

کنم .میخواستم برم بانک واسه دخترم وام ازدواج بگیرم.کلیه مدارک کارت ملی فباله ازدواج  

 

و.........همه تو کیفم بود. 

 

یکی از راننده ها میگفت همیشه این موقع سال که میشه دزدی ها هم زیاد میشه  

 

پ.ن:مکان های شلوغ که میرید مواظب وسایلتون باشید. دزد زیاد شده.........

 

خاطره

سلام 

 

 

دیگه دارم به تنهایی عادت میکنم. 

 

رفیقام که ..............همه از هم جداشدیم.............هرکدوم رفتند به سویی.................... 

 

من موندم وخودم ...............دیگه تو دانشگاه هم حوصله ندارم.................دوست  

 

ندارم................رفیق جدید پیدا کنم.............طوری شده که .................دیگه تمایل  

 

ندارم.............میخوام تنها باشم. 

 

 

امشب عروسی پسر خالمه................باید برم........آماده شم. 

 

  

 سلام!!!!!!!!!!! 

اینم چند تا عکس از مسافرتم.در ضمن واسه اونایی که گفتن بدون خداحافظی رفتی. 

 

روز شهادت امام حسن نشسته بودم تلویزیون تماشا می کردم دیدم صحن وسرای حرم امام رضا را داره نشون میده.دلم هوایی شد.پاشدم ساکم را برداشتم ورفتم ترمینال بلیط مشهد گرفتم و راهی شدم.به همین راحتی.

 

 

 

صحن رضوی

 

 

 

 

    

صحن آزادی-خودم

 

 

   

سقاخانه

 

 

 

طلوع خورشید

 

  

 

 

صحن گوهر شاد

   

 

 

انشاا... قسمت بشه اونایی که نرفتند برند.

 

 

 

 

 

 

 

جای شما خالی بود

همه بودند... در آن سر سبزی پاک... در آن سردی ناب...   

 که صدای آب روان در آن جاری بود...  

نقاش طبیعت را تقدیر باید کرد... شکر باید کرد...اما... 

 اما تو نبودی... نگاهت نبود... صدایت نبود... جای تو خالی بود...

خاطره

سلام 

 

چقدر روزها زود میگذر .چند روز دیگه دوباره باید بریم دانشگاه.درسو .مشقو .بچه هاو............... 

 

 

امروز یه نفر اومد پیشم DVDخام میخواست.DVDهم350تومان بود.600تومان داد گفت چند تا میشه گفتم یکی ونصفی .مونده بود که یکی ونصفی یعنی چه.